موشوع انشا: تنهایی
چراگاهی اوقات تنهایی پسندیده است؟
تو را حس میکنم هر لحظه
که با چشمان زیبایت مرا دیوانه ام می کنی
من از شوق تماشای تو
نگاهم را از تو نمیگیرم
تو زیباتر نگاهم میکنی
ولی افسوس،افسوس که رویاست.
همه حسم اون چیزی که میدیدم و اون نگاهت همش رویابوده و این رویا چه زیباست ولی افسوس که رویاست.
همیشه حس میکردم تنهایی بزرگترین دردیه که یه انسان میتونه داشته باشه ولی الان که به عمق حسم فکر میکنم میبینم خیلی ام لذت بخشه.گاهی اوقات تنهایی رو باید ترجیح بدی تا اینکه با کسایی باشی که نه ارزش دارن نه میتونن همدم خوبی برات باشن.جوری تنهات میزارن که نابود میشی یا جوری خنجرو پشتت فرو میکنن که فکر میکنی اینا از اول دشمنت بودن نه دوستت که حس میکنی اون آدمی که میشناسی از بین رفته و یکی دیگه جاشو گرفته .گاهی وقتا اینقدر به یه دوست علاقه مند میشی که درد اون میشه درد تو ناراحتیش میشه ناراحتیت و با خوشیش شاد میشی جوری که انگار دنیارو بهت دادن و حتی فکر نمیکنی که اون ممکنه کنارت بمونه یا ترکت کنه.توی این روزگارنامرد که به هیشکی وفا نکرده نباید به کسی دل ببندی چون میاد و زندگیت رو ویران میکنه و میره بدون اینکه بهت فکر کنه .اونی که همیشه توی شادی و غم سختی و راحتی و مشکلاتت باهاته خداته .جوری کنارت میمونه و تنهات نمیزاره که خودت شگفت زده میشی .پس بدون تنها باشی و دلت رو خدایی کنی بهتر از از اینه که ادعای تنهایی کنی ولی با کسانی باشی که هم نشین خوبی برات نیستن.خداجونم این خوشحالیو مدیون توام که هیچ وقت تنهام نذاشتی و نگذاشتی که حس کنم توی زندگیم بی کس و تنهاام .خدایا تنهاییم دلچسبه چون تو توی قلبمی دوست دارم خداجونم.
موشوع انشا: تنهایی
قلبت که بی نظم زد بدان عاشقی٬ اشکت که بی اختیار سرازیرشد بدان دلتنگی٬شبت که بی خواب گذشت بدان نگرانی٬اما اگردلت که بی دلیل گرفت بدان تنهایی.
آایمر می تواند بهترین دوای بیماری تنهایی باشد.این بیماری در بعضی انسان ها تأثیر مثبتی دارد.در بعضی انسان ها تنهایی بهترین رفیقشان است.به قول امروزی ها
«رفیق فابریکشان».چون نه زبان دارد که بهشان دروغ بگوید ٬ نه دل که نامهربانی کند ٬ نه دست که پسشان بزند؛اما آنقدر معرفت دارد که آنها را رها نکند. تنها ترین ها میدانند که فقط یکی مثل خودشان است٬ آن هم خودشان؛ میدانند که در زندگی باید مثل عدد یک در جدول ضرب بود.حتما میپرسید چرا؟
چون باید به انسان ها به اندازه خودشان بهاداد.
تنهایی انسان های تنها را می سازد. چون یاد گرفته اند که وقتی بغض میکنندوبعدش گریه هیچ دستی نباشد که اشک هایشان را پاک کند. وقتی زمین میخورند خودشان برخیزند ٬راه خود را باصداقت بسازند و یادگرفته اند که
«همه انسان ها رهگذرند».
موضوع: تنهایی من
چرا باید برای حالِ خوبت نیاز به دیگران داشته باشی؟
اتفاقا تنهایی خیلی هم خوب است!
البته که باید تنهایی را بلد باشی. .
میخواهی یک فنجان چای بنوشی؟
باشه قبول
اما چرا با یک موسیقی همراهش نمیکنی؟
صبح که بیدار میشوی
حالا مقصدت هر کجا که باشد
چطور است یک مقدار زودتر از خانه بزنی بیرون و پیاده روی کنی و اهدافت را مرور کنی؟
نه اهدافِ خیلی طولانی مدت!
همینکه مثلا تا آخر هفته فلان کتاب را بخوانی هدف است و عملی کردن اش باعث شادابی ست.
اصلا چرا با خودت حرف نمیزنی؟!
با خودت درد و دل کن.
ببین چه چیزهایی آرامش ات را بر هم میریزد
همه را دور بریز
ببین چه غذایی را هوس کرده ای
برای خودت آشپزی کن. .
آخ که چه کیفی میدهد همراهِ آشپزی یک آوازی هم زمزمه کرد و سر را تکان داد!
شب ها تایم خوبی ست برای فیلم دیدن
چقدر مزه میدهد مادر را همراه با یک بشقاب سیب زمینیِ سرخ کرده به تماشای فیلم دعوت کرد!
و خیلی خوب است هنگام خواب تمام رفتارهای لبخند آمیزِ روز را در دفترِ یادداشت نوشت تا دوباره تکرار کرد و از رفتارهایی که سلب آرامش کردند فاکتور گرفت!
میدانی چیست رفیق؟
مسیر تنهایی را اگر بلد باشی
دیگر راه نمیفتی دنبالِ جزیره ی ناشناخته ی آدم ها؛
که گم شوی
و بدهکارِ لحظاتی که میتوانست با حالِ خوب همراه شود
نظر شما در مورد این انشا چه بود ؟ نظر بزارید.
درباره این سایت