نگارش دوازدهم سازه نوشتاری شعر گردانی درس چهارم
چندیست دلم لک زده،می دانی برای چه؟برای گفت و گو های دونفره مان،برای روزهایی که از فرط دلتنگی زیاد به تو روی می آوردم و در آغوش گرمت می گریستم،برای شب هایی که تا صبح من از مشکلاتم می گفتم و تو با صبوری زیاد گوش می کردی و در آخر می گفتی این نیز بگذرد. میدانی؟ چندیست که با خودم ،با تو و با هرچیزی که در اطرافم هست غریبه شده ام. تقصیر من نیست. مقصر آن است که از اعتقادات امثال من سوءاستفاده می کند تا خودش سرپا بماند،مقصر اوست که که آنقدر مرا در افراط و تفریط های تو غرق می کند که ناگهان به خودم می آیم و می بینم که در زندانی حبس شده ام و دور خودم حصاری از جنس سنگ کشیده ام و تصمیم گرفته ام که دیگر به هیچ چیز و هیچ کسی در این دنیا اعتقاد نداشته باشم. اکنون دلتنگم و منتظر تو‌،منتظر اشاره و اعلام وجودی از تو. دنیا، تو صبای من شو و از آشفتگی حال من برایش بگو و مژده ای از عالم او برایم بیاور. می دانی که اگر‌ صدای نفسش یا حتی عطر تنش را به مشامم برسانی کافیست که به سویش پر بگشایم.
دلم برای خدایی که دیگران می گویند نه بلکه برای خدای خودم تنگ شده.
نظر شما در مورد این انشا چه بود ؟ نظر بزارید.

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

پیک خبری ملارد تابلو ، تابلو سازی ، تابلو چلنیوم ، تابلو سازی چلنیوم پنل پیامک ، پنل پیامک رایگان ،سامانه پیامک رایگان فناوري اطلاعات کارترال radiomusic1.parsablog.com بازوی پرواز من Nao زندگی رم کرده است!..