پایه هشتم انشا جان بخشی به اشیاء پاکت نامه

مقدمه:من یک پاکت نامه هستم و زندگی عجیبی دارم، البته شاید از نظر من تنها این اتفاقات که هر روز رخ می دهد عجیب و غیرطبیعی باشد، در ابتدا که وارد کارخانه ای شدیم، تکه چوبی بودم، تمام این مسیر را طی کردم و حالا پس از اتفاقات زیادی که در زندگی من رخ داد به این نتیجه رسیدم که اتفاقات بزرگی در مسیر هر کسی رخ می دهد.

تنه انشاء:من پس از مدتی از یک شرکت و کارخانه بزرگ که روزانه خودرو های زیادی به آن رفت آمد داشتند، وارد فروشگاه لوازم تحریر و لوازم نوشت افزار شدم، در واقع اتفاق مهمی که رخ داد این بود که پس از گذشت زمانی توسط شخصی خریداری شدم و این حس خوب به من دست داده است که انگار حالا خانواده ای پیدا کرده ام و می توانم در مورد هر چیزی با آن ها سخن بگویم.

اما او در حال نوشتن نامه ای است و قطعا در دل من قرارش می دهد و منتظر این است که نامه را تحویل مامور پست دهد تا من را به آدرسی که در سمت بالا و راست نوشته است تحویل دهد، حس می کنم که قرار است به سفری بروم و این سفر می تواند بسیار برای من جالب و هیجان انگیز باشد.

پس از گذر زمان و متوجه شدن برخی موضوعات حالا حس می کنم که ممکن است هر روز با رخداد هایی روبرو شوم که نظیر آن را در دنیای اطراف خود ندیده ام.

نتیجه گیری:نمی دانم که شما در مورد من چه فکری می کنید و این که آیا می توانید تصور کنید که یک پاکت نامه چگونه حرف می زند و چه اتفاقاتی برای او رخ می دهد.

نظر شما در مورد این انشا چه بود ؟ نظر بزارید.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

سلامت روان youmovies تخته نرد و حکم آنلاین با پول واقعی تحت نرم افزار Nathaniel دستگاه تصفیه آب سی سی کا در شیراز پشت چهره ها سون گراف ته دیگ سیب زمینی درگاه تحویل پروژه ها دستگاه بادکش طبي بدن رفع خستگي و حجامت بزرگترین وبلاگ آموزش شنا