پایه هشتم انشا جان بخشی به اشیاء آلبوم عکس
مقدمه:من یک آلبوم عکس قدیمی پر از خاطرات دوران جوانی و میانسالی خانواده ای هستم که در نگه داری من بسیار کوشاه هستند و هر روز هم اعضای خانواده سعی می کنند بخشی از خاطرات را با من مرور کنند و از این اتفاق بسیار خوشحال هستم.
تنه انشاء:من عکس های زیادی را در گنجینه خود حفظ کرده ام، از روز بدنیا آمدن اولین فرزند خانواده که در حال حاضر ۲۰ سال از زندگی اش می گذرد و هر روز به پدر و مادرش نیز سر میزند و جویای احوال آن ها است. از طرفی وقتی گذشته را مرور می کنم می بینم که آن ها چقدر به خاطرات خود اهمیت می دهند و من از این وضعیت بسیار خوب و راضی هستم.
حضورم در این خانواده باعث شده که در مورد آن ها چیز های جالب و زیادی بدانم.
دوست دارم گاهی به روز های خوب گذشته باز گردم و بر این اساس سعی می کنم خودم هم مدام خاطرات را مرور کنم، حال تمامی صفحه های من پر از عکس شده است، از اولین روز حضور فرزند خانواده در مدرسه گرفته تا بدنیا آمدن دومین فرزند که حالا او نیز هر روز بزرگ تر و بزرگ تر می شود. اعضای این خانواده همواره یکدیگر را دوست دارند و به هم احساس خوبی منتقل می کنند.
نتیجه گیری:من وقتی در فروشگاه بودم حوصله ام سر می رفت، اما پس از آن با سرنوشت عجیب و جالبی روبرو شدم، فهمیدم که زندگی پر از تجربه هایی است که حتی نمی توانیم تصور کنیم و این بهترین روش برای تحمل سختی ها است و این که بدانیم روزی از آن ها می گذریم و دوباره اتفاقات خوب تکرار می شود.
نظر شما در مورد این انشا چه بود ؟ نظر بزارید.

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فیستول چیست و راه های درمان فیستول دانستنی های دوربین مداربسته فروش سنگ مرمریت ساختمانی و صادراتی network wirless هنرستان تدبیر نو آبادان آسترولوژی وان | طالع بینی و پیشگویی Jennifer دانلود فایل BANGTAN X ARMY